مسجد اولین پایگاه حکومت جهانی امام زمان (عج(

شروع حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) چون پیامبر اعظم (ص) و وصى بر حقش، حضرت على از مسجد خواهد بود شروع حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) چون پیامبر اعظم (ص) و وصى بر حقش، حضرت على از مسجد خواهد بود.
مسجد از نگاهى خانه خداست و از نگاهى ديگر، مجلس و جايگاه پيام ‌آوران بزرگ الهى و خانه همه تقوا‌پيشگان است. ضرورت تلاش براى آبادانى و رونق اين جايگاه ملكوتی تا آنجاست كه يكى از رازهاى تشريح فريضه جهاد پاسدارى از اين پرستشگاه پرعظمت در برابر يورش حاكمان خودكامه و ستمگر است و تاريخ مسجد با تاريخ دين اسلام گره خورده‌، كه از شروع بعثت نبى مكرم (ص) حركت‌ها و تماس فعاليت‌ها از مسجد صورت گرفته ‌است.

مسجد پايگاه وحدت
مسجد پايگاه عبادت و ياد خداوند متعال و پايگاه جهاد فكرى و تعليم و تعلم معارف اسلامى و نمايش روح وحدت و يكپارچگى به دشمنان اسلام است. مسجد به عنوان پايگاه عبادت و ياد خداوند متعال و به عنوان پايگاه جهاد فكرى و تعليم و تعلم معارف اسلامى و همچنين بعنوان پايگاه تجمع نيروهاى رزمنده و اعزام آنان به جبهه و جهاد و مركز وحدت مسلمان و نمايش روح وحدت و يكپارچگى به دشمنان اسلام مورد استفاده قرار گرفته‌ است و در هر عصر و زمانى نقش خودش را در اين راستا خوب ايفا كرده ‌است.

معنای مسجد
مسجد واژه‌اى عربى از ماده "سجد" است كه اسم مكان به معنای محل سجده است زيرا سجده فرد اعلى و اكمل عبادت به شمار می‌رود و نهايت خضوع در برابر خالق هستى است. مسجد خانه دوم هر مسلمان است و تعلق به معبود دارد و خانه خداست، محل پرستش، نيايش و ارتباط با خالق يكتا، غنى و فقير در آن يكسان است.
اهميت مسجد در شريعت مقدس بر كسى پوشيده نيست و مانند كعبه حرم است و جنگ و قتال در آن حرام و احترامش بر همگان لازم است، مسلمانان نيز اين دستور را از روح ديانت اسلام فهميده‌اند و بيشتر از هر چيز و هر جاى ديگر به عمران و آبادانى و توسعه مسجد اهتمام می‌ورزند و به شكوه و عظمت آن می‌انديشند كه وجود مساجد مستحكم و باشكوه در سرزمين‌هاى اسلامى دليل بر اين مطلب است. بعد از انقلاب اسلامى مساجد اهميت بيشترى يافتند و فعاليت‌هاى سياسی، اجتماعى به خصوص نظامى در مسجد شكل گرفت و مردم از مسجد نهضت را شروع كردند و از آنجا انقلاب به ثمر رسيد.
ظهور امام زمان (عج)
ظهور يعنى ظاهر شدن امام زمان (عج) از پس پرده غيبت تا جهان را پر از عدل و داد كند، چنانچه از ظلم و جور پر شده‌است و منشأ ظهور امام زمان (عج) ظهور يك انسان كامل و الهى در همه اديان به طور اعم و در اسلام به طور اخص از چنان تأكيد و اهميتى برخوردار است كه حتى مفتيان در مورد حجاز درباره منكر مهدويت حكم ارتداد را جارى می‌كنند، لذا تنها مشكلى كه وجود دارد معرفى يك شخص خاص می‌باشد كه شيعه با اتكا به ادله و اسناد بسياراين مهم را انجام داده‌است اما آنچه كه بعد از اثبات وجود حيات و نسبت آن حضرت حایز اهميت است، اهداف و اعمال آن وجود مقدس دوران ظهور است. در اين عصر ظهور چون فتنه‌ها زياد می‌شود، فساد جهانگير شده تمامی مكان‌ها در اثر اين فتنه‌ها و فسادها، آلوده می‌شوند و كمتر مكان سالم در دنيا پيدا می‌شود كه محيط سالم داشته باشد.

مسجد محلی برای شناخت خدا
از طريق مسجد می‌شود راه‌هاى اطاعت خدا را شناخت و با زندگى رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) آشنا شد، تا انسان زندگى خود را رنگ و بوى اهل بيت (ع) بدهد. از طريق مسجد می‌شود راه‌هاى اطاعت خدا را شناخت و با زندگى رسول خدا (ص) و ائمه اطهار(ع) آشنا شد تا انسان زندگى خود را رنگ و بوى اهل بيت بدهد و مؤمن مخلص به كسی می‌گويند كه كارهايش براى جلب رضايت خدا و رسول خدا (ص) باشد و از خدا و رسولش و جانشينان بر حق ايشان اطاعت كرده باشد، رفتن به مسجد انسان را به اين مقام راهنمایى می‌كند و در اثر مداومت رفتن به مسجد انسان به درجه عالى اخلاص و ايمان می‌رسد.
همانطور كه رسول الله (ص) می‌فرمايد، اين محيط مسجد است كه اثر تربيتى خاص دارد و انسان را به مقام صديقين و شهدا می‌رساند و كسى كه به اين مقام برسد آن همان متقين و مخلصين هستند كه اين افراد در آخر‌الزمان هستند كه زمينه ظهور امام زمان (عج) را فراهم و خودشان را براى جنگ با كفار درركاب امام زمان (عج) آماده می‌كنند.

نيروهاى مؤمن و مخلص زمينه‌سازان ظهور
نيروهای مخلص و مؤمن وقتى زندگيشان را بر اساس دستورات قرآن و فرمايش معصومين (ع) تنظيم كردند، اينها جامعه را در سايه خودسازى متوجه حقايق احكام متعاليه اسلام خواهند كرد و بنا به فرموده قرآن در سوره شريفه "بقره" آيه سه، اولين صفت متقين ايمان به غيبت، يعنى ايمان به جهان عالم غيب كه گسترده‌تر از اين جهان است بوده و يكى از مصداق‌هاى غيب و زندگى، وجود مقدس امام زمان (عج) است كه از اول با غيب گره خورده‌است و تمامى مراحل و لحظات زندگى مبارك ايشان با غيب آميخته است تا اينكه به غيبت صغرى و غيبت كبرى می‌رسد.
اكثر مساجد به دست مبارك امام زمان (عج) می‌رسند چون مسجد اولاً تنها مكانى است كه كاربرد آن عوض نمی‌شود و فقط براى عبادت خداوند ساخته شده است و هميشه هم در اين راستا مورد استفاده قرار می‌گيرد وثانياً كارهایى كه براى تقريب به خدا و از روى اخلاص صورت گيرد باقى خواهند ماند و آثارى كه با اخلاص ساخته شود و بنا نهاده شود ماندگار هستند و به دست مبارك صاحب‌الامر در اين دنيا خواهند رسيد.
رسول الله (ص)می‌فرمايد: "من بنى‌لله مسجداً لا يريد به رياء و لا سمعة بنى الله له بيتاً فى الجنة؛ هر كسی براى خدا مسجدى را بسازد و آن را براى ريا و خودنمایى به كار نبرد خداى تعالى در بهشت خانه‌ای براى او بنا می‌كند" بنابر فرمايش‌هاى روايت بناى مسجد ثواب خانه بهشت دارد كه از روى اخلاص ساخته شود پس مسجدى كه از روى اخلاص بنا شده‌اند به دست ايشان خواهد رسيد و امام زمان (عج) آن مساجد را آباد خواهند كرد تا مردم از آن مساجد برای عبادت خدا و رسيدگى به امور دينى و دنيایى استفاده می‌كنند.
****ارتباط مسجد با حكومت اسلامىمسجد به عنوان يك نهاد سياسى پر تحرك در جامعه اسلامى مطرح است در شروع حكومت سياسى دين اسلام و ابقاء آن حكومت اسلامى مسجد نقش مهمى ايفا كرده‌است و مايه‌های سياسى با مساجد آميخته است.

شروع حكومت اسلامى و اداره آن از مسجد
وقتى سيره و زندگى پيامبر اسلام را بررسى می‌كنيم در زمان سال‌هاى آغازين مبعث پيامبر (ص) از مسجدالحرام به عنوان يك سنگر تبليغى و ارتباطى در راستاى پيشبرد رسالت خود استفاده می‌كرد با اينكه قريش و كفار برای ايشان سخت می‌گرفتند اما هر وقت فرصت می‌يافتند در مسجدالحرام مذاكراتى را با برخى از هيئت‌ها انجام می‌دادند. بعد از هجرت رسول خدا (ص) به مدينه و با ورود ايشان به مدينه بى‌درنگ مسجدالنبى بنا شد و قلب فعاليت‌های تبليغى و فرهنگى و اجتماعى و سياسى مسلمانان شد و اين نهاد مقدس در حقيقت براى حيات سياسی و اجتماعى و پيدايش تشكل سالمى در جامعه آن روز همچون قلبى تپنده بود، قضاوت و رسيدگى به دعاوى توسط پيامبر اسلام در مسجد صورت می‌گرفت و مذاكرات و گفت و گوهای سياسى حضرت با افراد و هيئت‌هاى اعزامى از قبایل و طوايف گوناگون در مسجد انجام می‌گرفت و پيمان بيعت با تازه مسلمانان در مسجد منعقد می‌شد.

مسجد و ظهور امام زمان (عج)
شروع و ادامه حكومت اسلامى در زمان رسول خدا از مسجد بوده است و همچنين وصى بر حقش، حضرت على (ع) در مسجد حكومت را تشكيل داد و اداره حكومت هم از مسجد بوده، در اين راستا معلوم است كه شروع حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) از مسجد خواهد بود و بعضى روايات مؤيد آن است كه حضرت حجت (عج) در آغاز كار با اندكى از ياران ظهور می‌كند و از مسجدالحرام ظهورش شروع می‌شود.
از امام باقر (ع) منقول است كه فرمودند: "همانا قائم ما از راه كوه ذى طوبى با 313 مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر می‌آيد تا اينكه به حجر‌الاسود تكيه داده و پرچم پيامبر (ص) را می‌افرازد." در اين زمينه از امام باقر (ع) منقول است كه فرمودند: "همانا قائم ما از راه كوه ذى طوبى با 313 مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر می‌آيد تا اينكه به حجر‌الاسود تكيه داده و پرچم پيامبر (ص) را می‌افرازد." بنابراين روايت شروع نهضت جهانى حضرت مهدى (عج) از مسجدالحرام است و از آنجا به دنيا پيام خواهد داد، و ندای ملكوتى انا المهدى را به گوش جهانيان رسانده و برای فتح جهان از مسجد شروع خواهد كرد.

مسجد در عصر ظهور
با توجه به انحرافات در دين، افكار شيطانى كه در آخرالزمان در جوامع اسلامى شيوع پيدا می‌كند و در اثر تهاجم فرهنگى مردم به فساد و انحرافات كشيده می‌شوند و موجب نزول بلاها و گرفتاری‌ها و مشكلاتى در جامعه می‌شود. بنا به فرمايش حضرت رسول اكرم (ص) اهل مسجد در امانند، ايشان می‌فرمايند: "اذا نزلت العاهات و الافات عوفى اهل المسجد؛ هنگامى كه مشكلات و بلاها (براى اهل زمين) نازل می‌شود اهل مساجد درامانند." با توجه به اين حديث اهل مسجد از انحرافات در امان هستند و افكار شيطانى در آنها اثر نخواهد كرد و تهاجم فرهنگى را پاسخ داده و خودشان را نجات می‌دهند و از فساد و انحرافات در امان می‌مانند و به خاطر همين دچار بلاها و گرفتاری‌ها و مشكلاتی كه در آخرالزمان پيش می‌آيد نمی‌شوند.

جهاد اكبر
در عصر ظهورمبارزه با نفس جهاد اكبر است در آخرالزمان مؤمنين بايد شب و روز در جهاد اكبر باشند تا از انحرافات و تهاجمات فرهنگى در امان بمانند، اين جهاد با رفتن به مسجد انجام می‌گيرد چون مبارزه با نفس جهاد اكبر است در آخرالزمان مؤمنين بايد شب و روز در جهاد اكبر باشند تا از انحرافات و تهاجمات فرهنگى در امان بمانند، اين جهاد با رفتن به مسجد انجام می‌گيرد، احاديث ما بيان‌كننده همين موضوع هستند.رسول الله (ص) می‌فرمايد: "الغدو و الدواج الى المساجد من الجهاد فى سبيل الله؛ شب و روز به سوی مسجد شتافتن از اقسام جهاد كردن در راه خداست." با توجه به اين روايت دو نوع جهاد اصغر و جهاد اكبر وجود دارد كه جهاد اصغر همان جنگ با كفار و دشمنان خارجى است و جهاد اكبر جهاد و مبارزه با نفس اماره است و چون در آخرالزمان فتنه‌ها از زمين و آسمان می‌بارد و انواع هجمه‌های شيطانى براى فريب انسان و انواع خواهش‌های نفسانى در جامعه رواج پيدا می‌كند بايد جهاد اكبر انجام دهد، بنابر روايت براى اين جهاد بهترين جا و وسيله مسجد است كه انسان در اين زمان با رفتن به مسجد از اين هجمه‌ها و فريب‌هاى شيطانى و خواهش‌هاى نفسانى ايمن می‌ماند.

حسرت و افسوس از نگاه قرآن

در مقاله حاضر نويسنده عوامل و زمينه هاي حسرت انسان در دنيا و آخرت را از ديدگاه قرآن و بر اساس آيات نوراني وحي مورد بررسي قرارداده و به تشريح عوامل غفلت زا و بصيرت زا پرداخته است كه اينك آن را از نظر مي گذرانيم.
مفهوم حسرت
حسرت به معناي دريغ و افسوس در حقيقت به مفهوم تاسف و غصه خوردن بر چيزي است كه از دست رفته است. انسان در اين هنگام به جهت از دست دادن چيزي و عدم كاربرد به موقع ويا درست چيزي كه از دست رفته پشيمان مي شود.اين واژه در قرآن و فرهنگ قرآني با همين مفهوم پيش گفته به كار رفته است كه از جمله مي توان به آيه 56 سوره زمر اشاره كرد كه كافران در روز قيامت از كوتاهي خود در دنيا و به مسخره گرفتن آيات خدا و نرسيدن به مقام پرهيزگاران و نيكوكاران مي گويند: ان تقول نفس يا حسرتي علي ما فرطت في جنب الله و ان كنت لمن الساخرين. در آيه 50 سوره حاقه نيز از زبان كافران در قيامت به سبب تكذيب قرآن و پيامبران اسلام از سوي آنان اين مطلب چنين گزارش مي شود كه آنان در آخرت جزو كساني هستند كه در حسرت گذشته خويش هستند: و نه لحسره علي الكافرين. صاحب مجمع البيان با بيان اين كه قرآن چگونه مايه حسرت كافران خواهد بود توضيح مي دهد كه آنان به جهت اين كه در دنيا به قرآن عمل نكرده اند، در آخرت، قرآن، مايه حسرت آنان مي شود. (مجمع البيان ج 9 و 10 ص 526) افزون بر واژه حسرت كه در آيات قرآني براي بيان اين مفهوم به كار رفته واژگاني چون يا ويلتي و جملاتي همانند لو اطلاعونا و ماقتلوا نيز در فرهنگ قرآني براي بيان اين معنا به كار رفته است (مفردات راغب ص 235 و نيز معجم مقاييس اللغه ج 2 ص 62 و نيز فرهنگ قرآن ج 10 ص 568)
حسرت مومنان
ناگفته نماند كه حسرت به معناي افسوس و دريغ براي از دست دادن چيزي بكار مي رود كه به نظر ناظر آن امر، محبوب و مطلوب و پسنديده بوده است و از آن جايي كه ارتباط تنگاتنگي با پشيماني دارد مي توان گفت كه پشيماني و حسرت بازتاب فرصت هاي از دست رفته است كه نتيجه آن نيز در بسياري از موارد حزن و اندوه است، اما حسرت و اندوه از صفات مومنان نيست؛ زيرا مومنان كساني هستند كه از فرصت ها بهره برده و با ايمان خويش و عمل صالح و سفارش ديگران به ايمان و دعوت به صبر و عمل نيكو خود را از زيان و خسران رهانيده اند (آيات سوره عصر) و ديگر دچار حزن و اندوه برگذشته و خوف از آينده نيستند.البته صفت پشيماني كه به معناي ندامت و بازگشت و توبه است از آن جايي كه پيش ازضايع شدن فرصت و در پي دست يابي به بصيرت اتفاق مي افتد در مومنان نيز تحقق يابد؛ زيرا مومن كسي است كه در اين دنيا به حسابرسي اعمال و رفتار خويش مي پردازد و هنگامي كه خود را در راهي خلاف و بيراهه يافت پشيمان شده و به سوي حق باز مي گردد، توبه مي كند و به بازسازي اعمال و رفتار خويش مي پردازد. اما حسرت زماني اتفاق مي افتد كه فرصت ها از دست رفته و امكان بازسازي وجود و ديگر جايي براي ندامت و پشيماني و توبه هم نيست. كه اين حالت در روز قيامت اتفاق مي افتد و در آن روز يعني و روز «يوم الحسره » همه انسانها حسرت مي خورند. اما حسرت مومنان اين است كه چرا از فرصت ها بيشتر و بهتر بهره برداري نكرده اند و زاد و توشه بيشتري را نياندوخته اند.
عوامل حسرت و افسوس
از آن جايي كه حسرت به معناي از دست دادن فرصت هاي طلايي است كه بايست آن را خسران و آشكار ناميد و شخص در موقعيت و وضعيتي قرار مي گيرد كه سرمايه خويش را از دست داده و ديگر نمي تواند به وضعيت پيشين باز گردد. مي توان درباره عوامل آن به اين نكته اشاره كرد كه شخص زماني به حسرت و پيامدهاي آن چون اندوه دچار مي شود كه چشمان بصيرت وي زماني باز شود كه ديگر سودي براي وي نداشته باشد. توضيح مطلب اينكه عواملي را كه موجب حسرت مي شود مي توان در دو دسته عوامل غفلت زا و عوامل بصيرت زا دسته بندي كرد. عوامل غفلت زا آن دسته عواملي هستند كه زمينه براي بهره بري از فرصت ها و امكانات را از شخص سلب مي كند و او را در موقعيتي قرارمي دهد كه خواسته و ناخواسته از فرصت هاو امكانات در راستاي تحقق تكامل وجودي خويش بهره نمي برد. از جمله عوامل غفلت زا مي توان به استكبار و غرور بي جاي دنيوي اشاره كرد.اما عوامل بصيرت زا آن دسته عواملي هستند كه شخص را به موقعيت و وضعيت خود آگاه مي سازد و به او مي نماياند كه چگونه خود را در موقعيت زيانبار كنوني قرارداده و نتوانسته در زمان و موقعيت پيشين از فرصت ها و امكانات در راستاي دست يابي به مطلوب و محبوب بهره برد. به عنوان نمونه هنگامي كه مرگ به سراغ انسانها مي آيد و «بصرك اليوم الحديد» رخ مي نمايد، آنان خود را در موقعيتي زيانبار مي يابند و خواهان بازگشت به دنيا و انجام اعمال و كارهاي نيكو و صالح مي گردند ولي اين سخني است كه پذيرفته نمي شود و آنان در عالم برزخ با حسرت و افسوس برگذشته اي كه باز نمي گردد زندگي مي كنند تا رستاخير رخ دهد. (مؤمنون آيه99 و 100)با توجه به اين عامل و نيز عوامل بصيرت زاي ديگر است كه خداوند در آيات قرآني از زمان مرگ و نيز روز رستاخيز كه اعمال و كارنامه وجودي هر شخص نمايان مي شود (آل عمران آيه30) به نام روز حسرت ياد مي كند. (مريم آيه39)
عوامل غفلت و حسرت
مهم ترين عواملي كه قرآن از آن ها به عوامل غفلت زا ياد مي كند كه موجبات حسرت را در قيامت براي كافران و مشركان و منافقان فراهم مي آورد، عواملي هستند كه آدمي را از حق و حقيقت دور مي سازد. و در حوزه بينشي و نگرشي آنان تأثيرات بدي به جا مي گذارد. از اين رو در حوزه بينش و نگرش، تحليل درستي از موقعيت خود و خدا و هستي و موجودات آن و نيز آفرينش نداشته و جهان را بيهوده و بي هدف مي انگارند. اين بينش و نگاه موجب مي شود كه نسبت به دين و آموزه هاي وحياني واكنش منفي بروز دهند (انعام آيه27 و نيز حجر آيه2 و مريم آيه39) و به انكار قيامت و معاد (انبياء آيه 97) و پيامبران و آموزه هاي وحياني بپردازند. (انعام آيه29تا 31) در عمل و رفتار فردي و اجتماعي منفعت جويي و دنياطلبي را اصالت بخشند و نسبت به ديگران استكبار ورزيده و گرفتار غرور بي جا گردند. به جاي آن كه خدا محوري را اصل در هستي بدانند خود محوري و يا در نهايت انسان محوري را اصالت بخشيده (زخرف آيه36و 38) و تنها به خود و در نهايت به انسان مي انديشند و در زمين فساد و تباهي كنند.از آن جايي كه بسياري از آنان خود محور و مستكبر هستند (زمر آيات55و 56) و به دين و آموزه اي وحياني باور ندارند نه تنها به اعمال صالحي چون احسان (زمر آيات56و 58) و انفاق (قلم آيات 17و 19و 24و 31) روي نمي آورند بلكه به اعمال زشت و نابهنجار دامن زده و خود بدان گرايش و تمايل دارند. (بقره آيه167) هرگونه عمل صالح و پسنديده اي را ترك مي كنند (اعراف آيه50و 53) با ظلم و ستمگري در حق ديگران (مريم آيات38و 39) و طغيان گري (قلم آيات 17و 19و 24و 31) قتل (آل عمران آيات 167و 168) و كفر روشن (توبه آيه55 و حجر آيه2) بر رفتار نادرست خويش پا مي فشارند و اين گونه است كه عمر خويش را تضييع كرده و با رفتار نادرست، همه فرصت ها را از دست مي دهند. (مؤمنون آيات99و 100)قرآن در آياتي چون آيه30 سوره يس مشركان را افرادي برمي شمارد كه به تمسخر پيامبران مي پردازند؛ زيرا اعتقادي به ارتباط ميان خدا و انسان و آموزه هاي وحياني ندارند. تمسخر تعاليم پيامبران و آموزه هاي وحياني و كوتاهي نسبت به حقوق الهي (زمر آيات55و 56) و اعراض از آيات روشنگر و هدايت گر كتب آسماني چون قرآن (فرقان آيه 27و 29)بي تقوايي (زمر آيه56 و 57) مال دوستي (توبه آيه55) دلبستگي و فريفتگي به مال و دارايي (كهف آيات32و 34و 36و 42) و نيز دلبستگي به فرزندان از عوامل غفلت و در نهايت حسرت هستند (توبه آيه55) به گونه اي كه ايشان را از ياد خدا (زخرف آيه36و 38) بيرون برده و از اطاعت حق و ائمه حق (زمر آيه56) باز داشته و باعث مي شوند در طاعت و كسب رضايت خدا كوتاهي نمايند (انعام آيه31 و 32و نيز زمر آيه56 بنابر حديثي كه امامان(ع) را جنب الله ناميده و يا جنب الله به اطاعت از خدا و كسب رضاي او تعبير و تفسير شده است. چنان كه در مجمع البيان در ج7و 8 ص 787 بدان اشاره كرده است.)به نظر مي رسد كه هر گونه بخل (اسراء آيه29) و بي اعتنايي مؤمنان به توطئه هاي تبليغاتي كافران و مشركان و منافقان (آل عمران آيه156) و ديگر رفتارهاي ناشايست و ناپسند اجتماعي و نابهنجاري هايي نادرست برخاسته از جهل مركب آنان به خدا و حقيقت هستي و پروردگاري خداوند (بقره آيه 165و نيز آيه 167و كهف آيه42 و مريم آيه34 و 35و 39) و غفلت پيشگي آنان در دنيا (مريم آيه39 و نيز فجر آيات 23و 24) و انبياء آيه97) از عوامل ديگر حسرت و افسوس باشد.
قيامت، روز حسرتها
به سخني ديگر هرگونه غفلت انسان نسبت به جايگاه خويش و خدا و نقش پروردگاري خداوند وجهل نسبت به موقعيت عدم و عدم بهره مندي از فرصت ها، عامل مهمي است كه حسرت و اندوه را در قيامت موجب مي شود. به اين معنا كه انسان پس از مرگ و هنگامي كه چشمانش به سوي حق و حقيقت گشوده شود و به حكم الهي تيزبين گردد و قيامت و حقيقت خويش را به روشني ببيند آن گاه است كه فرياد واحسرتا برمي دارد و از اين كه فرصت ها و نعمت هاي بسياري كه به وي ارزاني شده بود را از دست داده و از آن به خوبي بهره مند نگشته است اندوهگين مي شود. از اين روست كه روز قيامت كه روز گشوده شدن چشمان و بروز و ظهور حقايق (تبلي السرائر) است و حقيقت هستي هر شخص به وي نموده مي شود، روز حسرت ناميده شده است (مريم آيه39)در اين زمان است كه گمراهان از اين كه در جهل مركب بوده و عملا در طول زندگي خويش هم نشين و قرين شيطان بوده اند، غمگين مي شوند و فرياد افسوس سرمي دهند. (زخرف آيه36و 38) و گناهكاران از اين كه كارهاي زشت و ناپسندي را مرتكب شده اند برخود ملامت و سرزنش مي فرستند و مي خواهند كه ميان آنها و اعمال بدشان فرسنگ ها فاصله باشد (آل عمران آيه30) در حالي اين اعمال به عنوان بخشي از شاكله وجودي و شخصيت حقيقي ايشان شده و امكان ندارد از آنها جدا شود.در قيامت گمراهان (زخرف آيات 36و 38)، گناهكاران (آل عمران آيه30)، مترفان (انبياء آيه13و 14) مجرمان (شعراء آيات 300و 203) مستكبران (زمر آيات56 و 59) مشركان (شعراء آيات (91تا 101) منافقان (آل عمران آيه 156) انكاركنندگان معاد (انعام آيه31) مسيحيان (مريم آيات 34تا 39) در حسرت از دست دادن فرصت ها و امكانات، دست و لبان خويش را مي گزند و بر گذشته خويش افسوس مي خورند در حالي كه اين حسرت و افسوس سودي به حالشان نخواهد داشت

منبع:پایگاه فرهنگ و معارف قرآن(علی بزرگی)
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro
All rights reserved to : فکر نو